اعتیاد به دویدن میتواند منجر به بیماری روحی شود
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۵۳۶۸۸
دویدن تفریحی فواید زیادی برای سلامت جسمی و روانی دارد؛ اما برخی از افراد ممکن است به ورزش وابستگی پیدا کنند.
نوعی اعتیاد به فعالیت بدنی که میتواند باعث مشکلات سلامتی شود. به طور تکان دهنده، علائم وابستگی به ورزش حتی در دوندگان تفریحی نیز رایج است.
مطالعهای که در Frontiers in Psychology منتشر شد، بررسی کرد که آیا مفهوم فرار میتواند به ما در درک رابطه بین دویدن، رفاه و وابستگی به ورزش کمک کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر فرود استنسنگ از دانشگاه علم و صنعت نروژ، نویسنده اصلی مقاله، گفت: دویدن یک پدیده روزمره در بین انسان ها است؛ اما اطلاعات کمی در مورد زمینههای انگیزشی آن، چگونگی تاثیر آن بر تجربیات و پیامدهای روانی ناشی از آن وجود دارد.
برای کاوش میدوید یا برای گریز؟
دویدن اغلب به عنوان فعالیت، نوعی سرگرمی تعریف میشود که به شما کمک میکند از چیزهای ناخوشایند یا خسته کننده اجتناب کرده یا فراموش کنید. به بیان دیگر، بسیاری از فعالیتهای روزمره ما ممکن است به عنوان فرار تعبیر شوند.
استنسنگ گفت: نتایج روانشناختی فرار از خود، کاهش خودآگاهی، نشخوار فکری کمتر و رهایی از شدیدترین یا استرسزاترین افکار و احساسات است.
گریز میتواند دیدگاه را بازگرداند یا میتواند به عنوان یک منحرف کننده از مشکلاتی باشد که باید حل شوند. گریز که تطبیقی است، به دنبال تجربیات مثبت است، به عنوان خود بسط نامیده میشود. در این میان گریز ناسازگارانه، اجتناب از تجربیات منفی، خودسرکوبی نامیده میشود. به طور موثر، دویدن به عنوان اکتشاف یا به عنوان فرار.
استنسنگ معتقد است این دو شکل فرار از دو طرز فکر متفاوت برای ارتقای خلق و خوی مثبت یا جلوگیری از خلق و خوی منفی ناشی میشوند. فعالیتهای گریز که برای توسعه خود استفاده میشوند، اثرات مثبت و بلندمدت بیشتری دارند. در مقابل، خودسرکوبی تمایل به سرکوب احساسات مثبت و همچنین احساسات منفی دارد و منجر به اجتناب میشود.
خودسرکوبی مرتبط با وابستگی به ورزش
این تیم ۲۲۷ دونده تفریحی، نیمی مرد و نیمی زن، با شیوههای مختلف دویدن را به خدمت گرفت.
از آنها خواسته شد تا پرسشنامههایی را پر کنند که سه جنبه مختلف فرار و وابستگی به ورزش را بررسی میکرد: یک مقیاس فرار که ترجیح برای خودگستری یا خودسرکوبی را اندازهگیری میکرد، یک مقیاس وابستگی به ورزش و یک مقیاس رضایت از زندگی که برای اندازهگیری شرکتکنندگان طراحی شده بود.
دانشمندان دریافتند همپوشانی بسیار کمی بین دوندگانی که طرفدار بسط خود هستند و دوندگانی که شیوههای فرار از خودسرکوبی را ترجیح میدهند، وجود دارد. خودگستری با بهزیستی رابطه مثبت داشت؛ در حالی که خودسرکوبی با بهزیستی رابطه منفی داشت. هیچ یک از حالتهای فرار به سن، جنسیت یا مدت زمانی که فرد برای دویدن میگذراند، مرتبط نبود؛ اما هر دو بر رابطه بین رفاه و وابستگی به ورزش تاثیر میگذارند.
این که آیا یک فرد معیارهای وابستگی به ورزش را برآورده میکند یا نه، ترجیح برای بسط خود همچنان با احساس مثبتتری از بهزیستی خود مرتبط است.
اگرچه وابستگی به ورزش، دستاوردهای بالقوه بهزیستی ناشی از ورزش را از بین میبرد، به نظر میرسد که درک رفاه کمتر ممکن است هم علت و هم نتیجه وابستگی به ورزش باشد. این وابستگی ممکن است به دلیل بهزیستی کمتر و همچنین ترویج آن باشد. به طور مشابه تجربه خودگستری مثبت ممکن است انگیزه روانشناختی باشد که وابستگی به ورزش را تقویت میکند.
استنسنگ گفت: مطالعات بیشتر با استفاده از طرحهای تحقیقاتی طولی برای کشف بیشتر پویاییهای انگیزشی و نتایج در گریز ضروری است؛ اما این یافتهها ممکن است افراد را در درک انگیزه خود آگاه کند و برای دلایل درمانی برای افرادی که با مشارکت ناسازگار در فعالیت خود تلاش میکنند، استفاده شود.
منبع: مدیکال اکسپرس
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی بهداشت و درمانمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ورزش کردن دویدن بیماری روحی وابستگی به ورزش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۵۳۶۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر مددکاری اجتماعی ایران: تعطیل کردن نمایش خانگی دردی از بحرانهای اجتماعی دوا نمیکند
معضلات اجتماعی که دسته بزرگی از مسائل مختلف را در برمیگیرند، مدتهاست که به بخش گریزناپذیری از پرداخت به واقعیتها تبدیل شده و انعکاس آنها در فیلم و سریالها از ملزومات شکل دادن به داستانی بر مبنای حقیقت محسوب میشود. اتفاقی که البته اغلب مورد نقد قرار گرفته و بخشی از شیوع همان معضلات به گردن آن انداخته میشود. اما مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران، جامعهشناس و استاد دانشگاه نظری خلاف این موضوع دارد و معتقد است که نباید بار همه مسائل را بر گردن فضایی مثل نمایش خانگی انداخت، فضایی که بیپردهتر، از آنچه در جامعه شاهدش هستیم میگوید. اقلیما در گفتگو با جوان آنلاین، در خصوص دخیل بودن رسانههای مختلف از جمله شبکه نمایش خانگی در اشاعه معضلی مثل اعتیاد یا مصرف دخانیات که در برخی از آمار به آن اشاره میشود، بیان کرد: زمانی که از یک مسئله اجتماعی حرف میزنیم، باید حواسمان باشد که آن معضل یک روزه به وجود نیامده و اشاعه آن به دست کم چند سال زمان نیاز دارد. در واقع نمیتوان گفت که، چون در فلان سریال بازیگری سیگار میکشد، پس او باعث افزایش مصرف دخانیات شده است، بلکه تمام این آثار معلولی از علت اصلی هستند. او با تأکید به لزوم رفع علت هر معضلی از پایه و اساس آن افزود: در این چرخه اگر به عنوان مثال دزدی را گرفتند، نمیتوان گفت، چون پلیس حواسش نبود، او دزد شده چرا که تبدیل یک انسان به فردی که دزدی میکند در یک لحظه اتفاق نمیافتد، بیکاری، گرانی و موارد دیگری هستند که به هم متصلاند و در نهایت باعث میشوند تا یک نفر دست به دزدی بزند. در سوی دیگر اگر به من بگویند فردی دو سال است که درگیر اعتیاد شده، من آن را نمیپذیرم و مثلا اگر آن فرد ۲۲ ساله باشد، میگویم او ۲۲ سال است که اعتیاد دارد چرا که از بدو تولد او تا این سن موارد گوناگونی مثل شرایط اجتماعی، مدرسه، محیط، جامعه و ... در رشد او و سوق دادنش به این سمت دخیل بودهاند، تا جایی که او دیگر طاقت نیاورده و درگیر این جریان شده است. به همین دلیل است که قبل از ارائه هر آماری باید ریشه آن را پیدا و حل کرد. عدم وجود آمار متقن هم یکی دیگر از مواردی بود که اقلیما با اشاره به آن گفت: هر کسی که درباره موضوعی آماری را ارائه داد، قابل قبول نیست و باید دلیل و مدرک داشته باشد چرا که در واقعیت ما به معنی واقعی کلمه آمار دقیقی از اشاعه معضلات مختلف نداریم. در این میان هر فردی به خودش اجازه میدهد تا حرف بزند و آمار بدهد، جریانی که در کلِ مملکت ما اغلب به چشم میخورد و باعث شده تا هر کسی در هر فضایی پیرامون جریانی که تخصصش را ندارد، نظر بدهد. مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران، جامعهشناس و استاد دانشگاه این جامعهشناس افزود: گاهی میگویند اگر جوانان گرایش بیشتری به سیگار و دخانیات پیدا کردهاند، به دلیل نمایش آن در سریالها است، در صورتی که همانطور که اشاره کردم، این انعکاس معلول علت اصلی آن است. یک جوان سیگار میکشد، چون بیکار است، حوصلهاش سررفته یا درگیر فشارهای روانی شده که همین جامعه به آن وارد کرده است. این قیاس هم مثل چسباندن عنوان افسردگی به هر بیماری است که حال خوبی ندارد. جالب است بدانید هیچ روانشناس و روانپزشکی در زمینه افسردگی به معنای واقعی در ایران کار و تحقیق منسجم نکرده است و از طرفی به هرکسی که میگوید حالم خوش نیست، عنوان افسرده را میدهند! این در حالی است که اتفاقا ما چندان افسرده واقعی نداریم، کسی که افسرده است نمیتواند بارها با خانوادهاش بحث کند یا حتی فعالیت خاصی داشته باشد، اما مثل خیلی از موارد، این عنوان یعنی افسردگی را به هرکسی که به دلایل مختلفی خوب نیست، اختصاص میدهند. اقلیما با بیان اینکه نمیشود با پاک کردن صورت مسئله، جلوی مردم را گرفت، عنوان کرد: در ادامه همین جریان است که در خصوص فضایی مثل نمایش خانگی چنین آماری مطرح میشود تا بهانهای باشد برای تعطیل کردن آن، اما نمیشود جلوی مردم و اشاعه معضلات اجتماعی را به این صورت گرفت و این اقدامات تنها دخالت در کار دیگری محسوب میشود. ما در این موارد به علتها فکر نمیکنیم و تنها معلول را میبینیم. میگوییم نمایش خانگی به بعضی بحرانها دامن میزند، پس باید آن را جمع کرد! غافل ازینکه با این اقدام مشکل را ده برابر کردهایم، زیرا بعد این سوال به وجود میآید که اگر مردم این سریالها را نبینند، پس چه چیزی را تماشا کنند؟ تلویزیونی را که هیچ برنامهای ندارد و تنها معطوف به خبر و چند برنامه گفتوگو محور است یا ماهواره و رسانههای دیگر را؟ مردم نمایش خانگی و سریالها را دنبال میکنند، چون قصه دارد و در جایی مثل تلویزیون این اتفاق وجود ندارد. پدر مددکاری اجتماعی ایران در پایان خاطر نشان کرد: در تمام جوامع با مطرح کردن مشکلات به دنبال حل آن میروند، این اتفاقی است که باید به آن پرداخته شود نه آماری که در واقع وجود ندارد و یا دقیق و درست نیست. آمار باید برگرفته از تحقیقی مدون باشد نه اینکه بر مبنای نظر یک یا چند نفر شکل بگیرد و ارائه شود. ما این شکل از آمار را نداریم، چون هزینه زیادی میطلبد و امروز استاد دانشگاه و محقق ما، راننده اسنپ شده، اما این بودجه در اختیارش قرار نمیگیرد، چون اگر بخواهد روی یک موضوع کار کند، باید هزینه زیادی صرف آن شود و وقتی این اتفاق نمیافتد، یک نفر صحبتی را مطرح میکند و دیگری با اعلام اینکه مثلاً شیوع اعتیاد را بررسی کردهایم آن را مطرح میکند. علاوه بر این ما با آسیبهای زیادی دست و پنجه نرم میکنیم که همه و همه عامل شکلگیری معضلاتی مثل اعتیاد، بزهکاری و... میشوند. در این میان هم اغلب کسی پاسخگو نیست. کانال عصر ایران در تلگرام